نشان تو
هوالجمیل
ای آن که هـر چه در نظر آید نشان تو
ایجـاد و محو کون و مکان در توان تو
از آن توست نشات هر حول و قوتی
در ملک خویش نیست شریکی از آن تو
هردم هزار معجزه در پیش چشم ماست
وان چشم های معــــجزه بین ارمغان تو
گه شور رستخیز به باغ آورد بهار
گه ریزدش به خاک به بادی خزان تو
من درزمین به حـــیرتم از نقش لاله ای
وانگه به خویش می کــــشدم آسمـان تو
کس نیست جــــز تو در دو جهان قابل امید
تنهـا تــــــــــــویی و مغفرت بیکران تو
دارد ز موج آتش نمــــــــرودیان چه باک
آســـــــــــــوده خاطـری که بود در امان تو
ای مهربان خدای خطا بخش عیب پوش
ای آن که هست جمله نهان ها عیان تو
گر رانی ام به قهـــــــر که باشد پناه من
ور خوانی ام به لطف که راند ز خوان تو
رسواییم مخواه و به عفوم قبول کن
شرم است اگر چه حاصلم از امتحان تو
جز مهربان ترین به که روی آورد حنیف
خواهد شفاعت از نظر مهربان تو

در این وبلاگ شما اشعار و نوشته های محمد حنیفه نژاد را مشاهد ه می فرمایید .